طب سنتی در ایران، با تکیه بر ریشه های معرفتی و تمدنی ایرانی_ اسلامی توسط ابن سینا، جرجانی و زکریای رازی بالید، ولی در اواخر دوره قاجار با ایجاد مراکز طب نوین، رو به افول نهاد.
با توجه به احیای طب سنتی در سال های اخیر در ایران و کشورهایی همچون چین، امریکا، کانادا، ترکیه، اندونزی و…، پرسش این است که طب سنتی در حوزه تمدنی چه نقشی ایفا کرده است؟
احیای طب سنتی چه سودمندیها و کارکردهای تمدنی (در حوزه های اقتصاد، فرهنگ، علم و…) در ایران می تواند داشته باشد؟
آیا میتوان از برنامه و راهبردهای دیگر کشورها در این مسیر بهره برداری کرد؟
احیای طب سنتی به چه نسبت می تواند در بالا بردن سطح سلامت جامعه که از شاخصه های توسعه پایدار است، نقشآفرینی کند؟
حوزه بررسی ما ایران است و البته از نتایج برنامه-ریزی، چالش ها و دستاوردهای کشورهای دیگر نیز استفاده می کنیم. روش ما در این پژوهش قیاسی_ استقرایی بر اساس منابع کتابخانه ای است که از دستاوردها و آمارهای بولتنهای داخلی و بین المللی نیز یاری گرفتیم.
نتایج این پژوهش را چنین میتوان بیان کرد که احیای طب سنتی در کنار نمود برجستگی ها و رشد علمی ادوار گذشته، به رشد تمدن نوین اسلامی کمک خواهد کرد.
در عین حال طب سنتی دارای زمینه ها، فرصت ها و سودمندیهای پیدا و پنهان بی شماری در حوزه های گوناگون تمدنی است که با بهرهگیری از این ظرفیت ها، در کنار تقویت نگاه اقتصاد مقاومتی، می توان سریع تر به افقهای پیشرفت و توسعه پایدار دست یافت.